اقرار می کنم...
اقرار می کنم بدم
اقرار می کنم زشترینم
اقرار می کنم که جز تو کسی را ندارم
اعترافم را بپذیر.
اگر تو نبینی مرا
اگر تو نخواهی مرا
اگر در وجودم عطر یادت را نپاشی
چه کنم یارب؟
چگونه زنده بمانم یارب؟
چگونه در این قفس سر کنم ؟
بی دوستی تو
بدون دیدار هر روز تو
چگونه بخوانم نغمه های تنهاییم را
به که بخوانم؟
اقرار می کنم خطا کردم
عاشق ناسپاسی بودم
اگر تو نشنوی این اقرارم را به که بگویم یارب؟
می روم همسخن گلها شوم
هم راز پروانه ها
هم آواز بلبلان
می روم اگر تو نبخشایی مرا
ولی اعتراف می کنم زنده نخواهم ماند
حتی به اندازه یک حرف
یک نگاه
و یا یک لحظه آه.
بگذار تا دوباره اعتراف همه عمرم را بکنم
بگذار تا بار دیگر بگویم
دوستت دارم عزیز دل بی سامانم
دوستت دارم لاله زیبای من
دوستت دارم گل سرخ عمرم
آیدین...
بشنو ازاین دل بریده چون کند یاران اسیر