خانه ای ساختم برایت از تراشه های قلبم

رنگ دیگری دارد آسمان  خانه مان

عطر این خانه  ،

طرح آن ،

بسیار رویایی است

زیباتر از وعده های بهشتی ات.

 

خانه من  قصر نیست

کلبه کوچکی است

به رنگ  غروب

روبرویش سطری  از انعکاس چشمانت

و پشت آن  چمنزاری پر از پروانه های عاشق

هر گوشه  آن پر است از تابلوی  کودکانه ام.

 

حسی دارم شبیه  اولین نگاه مجنون به لیلی

و رقص موج بر روی ساحل

حسی دارم شبیه دیدار اولین شکوفه  بهاری

و  خنده  شاد طفلی برای مادر.

 

خانه منتظر توست

با من یا بی من ،

فرقی ندارد،

تو باشی کافی است.

 

چراغ  این خانه  تا ابد برایت  روشن خواهد بود

تا آن روز که  نفسی  در گذر ثانیه ها  قلب عاشقی را

به صدا در آورد دوستت خواهم داشت

و عاشقانه صدایت خواهم کرد

ای مهربانترین  نوازش نسیم

و زیباترین  اشک مهتاب...


آیدین...