بگو
مهربان من !
بگو چه کنم تا لایق نگاه مهربان تو شوم ؟
بگو چگونه بیایم تا دوست داشتنم را باور کنی ؟
بگو چه بگویم تا صدای درون آشفته ام را بشنوی ؟
بگو چگونه بخواهم تا خواهشم را بپذیری ؟
بگو کجا یادت کنم که در خاطر مهربانت بمانم ؟
بگو ازچه بگویم تا نوازشهای عاشقانه ات را حس کنم ؟
.....
کاش جان بی مقدارم ارزش قربانی در مقابل چشمان زیبایت را داشت.
کاش دستان پینه بسته ام به نرمی و لطافت مهربانیهای تو بود.
کاش سوزش دلم را حس می کردی.
دلم تو را می خواهد،
فقط تو...
خدای من !
به زیباترین لحظات عاشقانه قسم
به آخرین نگاه پر حسرت عاشق قسم
به تنها ترین دلیل زندگیم قسم
دوستت دارم ...
دوستت دارم ...
دوستت دارم ...
.
عاشق غریب تو آیدین


بشنو ازاین دل بریده چون کند یاران اسیر